انسان، طبيعت، حيات وحش
صفرهمگي ما بحثهاي زيادي در مورد چرخه هاي حيات در طبيعت و اهميت حفظ حيات وحش شنيده ايم ، اما شايد كمتر اطلاعات كاملي درخصوص اين موضوع و چرايي مسئله داشته باشيم . چرا بحث حفظ يك گونه گياهي يا جانوري در طبيعت اينقدر اهميت دارد ؟ موردي مانند يوزپلنگ آسيايي كه مدام مطالب و تصاوير آن در رسانه ها مطرح است و بعضا عكس روي جلد نشريات معتبر جهاني مي شود و كار تا جايي پيش مي رود كه اين تصوير بر روي پيراهن اعضاي تيمهاي ملي بخصوص تيم ملي فوتبال نقش مي بندد و در معتبرترين رخداد ورزشي دنيا يعني جام جهاني فوتبال در معرض ديد جهانيان قرار مي گيرد . قطعا كارشناسان و خبرگان امر كه به خوبي بر اهميت موضوع واقفند مسئوليت دارند در جهت شناخت عمومي اين موضوع بسيار مهم نهايت سعي و تلاششان را بكار گيرند . هر چند در اين بحث مختصر ما قصد بررسي و كارشناسي دقيق موضوع را نداريم و ليكن سعي مي شود با بيان مختصري از اهميت موضوع گامي در جهت شناخت و توجه به حساسيت آن برداشته شود . شايد براي بسياري از ما بارها اين سوال پيش آمده كه مثلا فلان گياه يا جانور چه سودي براي طبيعت دارد و هدف از آفرينش آن چه بوده ؟! شايد بسياري از ما حشراتي مانند مگس و نظاير آنرا موجوداتي كاملا مضر و مزاحم بدانيم ! در حاليكه واقعيت امر كاملا متفاوت است ، چرخه هاي حيات مانند دانه هاي زنجير بهم پيوسته اند و اگر هر كدام از حلقه هاي اين زنجير آسيب ببيند كل اكوسيستم حيات دچار اختلال خواهد شد ؛ همين حشرات به ظاهر غير مفيد نقش اساسي در چرخه حيات طبيعت دارند بطوريكه مهمترين عامل گرده افشاني و تكثير گياهان هستند كه در صورت نابودي آنها كل حيات گياهان سبز نابود خواهد شد و از آنجاييكه گياهان سبز مهمترين حلقه در تامين منابع غذايي ساير زنجيره ها هستند ، با نابودي آن كل حيات از بين خواهد رفت ! از سويي بسياري حشرات مانند كفش دوزكها نقش اساسي در نابودي بسياري آفات گياهي بازي مي كنند . اما دخالتهاي بي جاي انسان همواره اين تعادل را برهم زده و در بسياري مواقع ضرر اصلي آن متوجه خود او گرديده بطوريكه عامل اصلي نابودي جنگلها ، بروز سيلها ، خشكساليها ، گسترش و شيوع بيماريها و حتي بعضا مواردي نظير زلزله همين دخالتهاي انساني و برهم زدن تعادل چرخه هاي طبيعي است كه موارد بسياري از آن قابل مشاهده و قابل بيان است كه نياز به مباحث مفصلتر دارد. براي روشنتر شدن موضوع و تاثير دخالتهاي انساني در برهم زدن چرخه هاي حيات داستان كوتاهي را صرفا براي توضيح بحث به زبان ساده بيان مي كنيم تا پي ببريم كه چگونه كوچكترين دخالت انساني مي تواند اين تعادل را برهم زده و در نهايت زندگي خود او را تحت تاثير قرار دهد . در جزيره دور افتاده اي شخصي چند جفت خرگوش را در طبيعت رها نمود تا بعدا براي شكار از آنها استفاده كند ،اما با توجه به اينكه خرگوشها خيلي سريع زاد و ولد مي كنند و هيچ دشمن طبيعي هم نداشتند در مدت كوتاهي آنقدر تعداد آنها زياد شد كه بكلي محصولات كشاورزان را نابود كردند ، بنابراين كشاورزان براي حل مشكل وكنترل جمعيت خرگوشها تعدادي روباه را در طبيعت رها كردند ؛ با توجه به اينكه غذاي روباهها يعني خرگوش فراوان بود در مدت چند سال آنقدر تعداد روباه زياد شد كه نسل خرگوشها را برانداختند و اينبار چون غذايي نداشتند به مرغ و خروسها و مزرعه كشاورزان حمله ور شدند ، حالا بايد چاره ديگري انديشيده مي شد ولي قطعا آنهم دو باره مشكل جديدي ايجاد مي نمود . كوچكترين دخالت انساني به راحتي مي تواند تعادل را در طبيعت بر هم بزند چرا كه هر گونه گياهي يا جانوري خود حلقه مهمي از زنجيره بهم پيوسته حيات است كه در يك ارتباط متقابل با ساير جانوران طبيعت به تعادل رسيده و عدم وجود آن كل اكوسيستم را دچار اختلال خواهد كرد ضمن آنكه در صورت عدم دخالت انساني با بهم خوردن تعادل به هر دليل طبيعي اكوسيستمهاي طبيعت در مسيري پيش مي روند تا مجددا آن تعادل برقرار گردد ..چرا كوچكترين خبري در مورد گونه در حال انقراضي مانند يوزپلنگ آسيايي بلافاصله در صدر اخبار رسانه هاي دنيا قرار مي گيرد؟! شايد بارها اين سوال براي ما پيش آمده باشد كه جانوران ظاهرا بد قيافه اي مانند لاشخور يا كفتار چه سودي براي طبيعت و مخصوصا براي انسان دارند ؟! آيا مي دانيم كه اين جانوران اصليترين نظافتچي هاي طبيعت هستند و در صورت عدم وجود آنها لاشه حيوانات مرده بر سطح زمين باقي مانده و متعفن مي شود كه خود مي تواند عامل بروز و شيوع بيماريهاي بسيار زيادي در طبيعت باشد كه به سهولت حتي زندگي ما انسانها را به مخاطره مي اندازد ؟ ازسويي گونه هايي نظير جانوران گوشتخوار و گربه سانان يا پرنده هاي شكاري كه در مراتب بالايي از زنجيره ها وچرخه حيات قرار دارند و سلامت آنها نشانه سلامت كل اكوسيستم در يك منطقه است ؛ وجود چنين جانوراني نشان دهنده اينستكه غذاي آنها بويژه گونه هاي گياهخواري مانند آهو ، كل ، بز و نظاير آن به اندازه كافي وجود دارد كه اين خود بيان كننده وجود غذا و گياه كافي در محيط است و اين موضوع حاكي از وجود چرخه سالم هيدرولوژيكي و اكولوژيكي در منطقه است . هرچند بيان اهميت وجود هر گونه حيات گياهي وجانوري نياز به مباحث بسيار مفصلتر دارد ، اما اميد است كه با توجه و درك هر چه بيشتر موضوع در جهت حفظ گونه هاي كمياب و نايابي مانند يوزپلنگ آسيايي احساس مسئوليت بيشتري داشته باشيم .
تا فرداهايي بهتر
نگارنده: محسن اختياري
منبع: http://goo.gl/EPqxbi